نویسنده: آنکیتا گاتوپالی
ترجمه : شبکه هنر و معماری ستاوین
منتشرشده در: ۴ اوت ۲۰۲۵
مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) که از آن بهعنوان عصر جدیدی در صنعت ساختوساز یاد میشود، با وعدههایی همچون هماهنگی بینقص، کاهش هزینهها و بهرهوری چشمگیر، توجه جهانیان را به خود جلب کردهاست.
اما در فضای ساختوساز هند، پذیرش این فناوری داستان پیچیدهتری دارد؛ داستانی که ریشه در موانع فرهنگی و محدودیتهای فنی دارد.
راهول بهال، مدیر عامل شرکت Krishna Buildestates Pvt Ltd، به یکی از بنیادیترین چالشهای BIM در هند اشاره میکند:
«بزرگترین مانع، خود فناوری نیست؛ بلکه فرهنگ برنامهریزی است. BIM نیاز دارد که پیش از آغاز ساخت، تمام جزئیات نهایی شده باشد؛ از جای کلیدهای برق گرفته تا نوع پرداخت نهایی سطوح. اما در هند، اغلب پروژهها با یک اسکلت اولیه شروع میشوند و جزئیات در طول مسیر، با توجه به شرایط، اصلاح یا بازطراحی میشوند.»
گرایش فرهنگی هند به انعطافپذیری در محل اجرای پروژهها، در تضاد با نیاز BIM به دقت بالا و برنامهریزی از پیش تعیینشده قرار دارد. این فناوری بر پایه یک جریان کاری خطی از طراحی تا ساخت بنا شده است، در حالی که بیشتر پروژههای ساختمانی در هند چنین ساختاری ندارند.
در حالی که رویکردهای غربی در ساختوساز بر طراحی کامل پیش از اجرا و حداقل تغییرات در حین ساخت تأکید دارند، پروژههای هندی اغلب از فرآیند بازنگری و اصلاح تدریجی بهره میبرند؛ روشی که هم به عنوان ابزاری برای کنترل هزینهها و هم به عنوان پاسخی به نیازهای متغیر کارفرما مورد استفاده قرار میگیرد.
این مسئله در پروژههای زیرساختی کلان نظیر فرودگاهها و ایستگاههای راهآهن بیش از پیش به چشم میخورد. به گفته متخصصان حاضر در این پروژهها، "پروژههای زیرساختی در هند معمولاً با ضربالاجلهای سختگیرانه مواجهاند. نیاز مداوم به تصمیمات فوری و تغییرات موقتی در محل، به دلیل شرایط پیشبینینشده یا تأخیرها، این چالش را تشدید میکند."
این نظر از سوی هارش ورشنیا، مدیر و معمار ارشد شرکت STHAPATI مطرح شده است.
قضاوت واقعی درباره BIM زمانی روشنتر میشود که به معدود پروژههایی نگاه کنیم که این فناوری واقعاً در آنها مؤثر واقع شده است. برآوردهای فعلی نشان میدهد که تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد پروژهها در هند واقعاً آمادگی استفاده از BIM را دارند — پروژههایی با محدوده مشخص، برنامه طراحی شفاف، و تیمهایی که در گردش کار دیجیتال هماهنگ هستند.
در مقابل، ۷۰ تا ۸۰ درصد باقیمانده از پروژهها— بهویژه توسعههای کوچکتر با بودجه محدود، زمانبندی فشرده یا فقدان تخصص فنی— پیچیدگی BIM ممکن است بیشتر از مزایای آن باشد. این وضعیت را میتوان به تلاش برای سوار کردن فناوری پیشرفته یک «فراری» بر مسیرهایی تشبیه کرد که هنوز با «گاوآهن» اداره میشوند.
هرچند که BIM در هند ارزش بالایی دارد، اما تحقق کامل ظرفیتهای آن نیازمند استراتژیای دقیق و بومیسازیشده است. پروژههای زیرساختی بزرگ که در آنها ذینفعان متعددی حضور دارند و نیاز به هماهنگی پیچیده وجود دارد، از قابلیتهای BIM بیشترین سود را میبرند. اما تحمیل این فناوری به پروژههای روزمره که با روشهای سنتی نیز به خوبی پیش میروند، نشاندهندهی شکاف میان نیاز واقعی و سطح بالای پیچیدگی فناوری است.
با درک این محدودیتها، بسیاری از متخصصان در حال توسعهی رویکردهایی واقعگرایانه و ترکیبی هستند که مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) را با ابزارهای سنتی تلفیق میکنند.
بهال در اینباره میگوید:
«ما یک رویکرد ترکیبی را اتخاذ کردهایم؛ بهگونهای که در پروژههایی که طراحی آنها تا حد زیادی نهایی شدهاند — مانند مراکز درمانی — از BIM بهصورت گسترده برای هماهنگی بین رشتهای و تشخیص تداخلها استفاده میکنیم.
اما در مورد برجهای مسکونی مرتفع، استفاده از BIM را به مدلسازی اولیه و بررسی برخوردها محدود کرده و در مرحله اجرا، همچنان از ابزارهای رایج مانند AutoCAD و ETABS بهره میبریم.»
این نوع کاربرد گزینشی و هدفمند باعث میشود تا تیمها بتوانند از مزایای هماهنگی BIM استفاده کنند، بدون اینکه ملزم به رعایت الزامات سختگیرانهی برنامهریزی آن شوند.
در پروژههای زیرساختی، BIM میتواند بهعنوان یک پلتفرم دیجیتال جامع عمل کند که تمام اطلاعات پروژه — از نقشهها و زمانبندیها گرفته تا تشخیص تداخلها و هماهنگی منابع — را در یک درگاه متمرکز در اختیار همهی ذینفعان، از جمله تیم اجرایی در محل، قرار میدهد.
کلید موفقیت در بهرهبرداری از انعطافپذیری ذاتی BIM نهفته است؛ از طریق طراحی ماژولار، بهروزرسانیهای لحظهای، و جزئیسازی مرحلهای که بهتدریج بر پیچیدگی میافزاید بدون آنکه جریان کار را مختل کند.
این رویکرد به تیمها این امکان را میدهد تا ماهیت پویا و سیال پروژههای ساختوساز در هند را حفظ کرده و در عین حال از ساختار، نظم و شفافیتی که ابزارهای دیجیتال ارائه میدهند نیز بهرهمند شوند.
از سوی دیگر، یک روند نگرانکننده در حال شکلگیری است: معماران و مهندسان هندی در پروژههای بینالمللی بیشتر به نقشهای محدود مانند مستندسازی و ترسیم فنی تقلیل یافتهاند.
این روند آنها را از تفکر کلنگر مورد نیاز در BIM دور میکند.
وقتی متخصصان هندی پس از اتخاذ تصمیمات کلیدی طراحی وارد پروژه میشوند، فرصتهای ارزشمندی را از دست میدهند؛ از جمله تجربه در زمینه تفکر سیستمی، تشخیص تداخلها، ترتیب اجرای مراحل ساخت، و بهینهسازی هزینهها.
چالش اصلی توانمندی فنی نیست، بلکه «فرصت» است. راهحل در این است که BIM را بهعنوان فرآیندی ببینیم که از مهندسان آغاز میشود، نه جایی که به آنها ختم میشود.
این یعنی باید تیمهای فنی از همان مراحل ابتدایی طراحی درگیر پروژه باشند، آموزشهای بینرشتهای تقویت شود، و قراردادها به گونهای تنظیم شوند که هماهنگی و همافزایی بین تیمها پاداش داده شود، نه صرفاً اجرای کار.
برای پیشرفت واقعی، باید از نگاه کردن به BIM بهعنوان صرفاً یک ابزار دیجیتالی ترسیم فاصله گرفت و آن را بهعنوان یک بستر استراتژیک برای تصمیمگیریهای اولیه و همکاری بینرشتهای بازتعریف کرد.
نوآوری متناسب با بستر بومی (Context-Driven Innovation)
به جای کپیبرداری کورکورانه از مدلهای جهانی BIM، صنعت ساختوساز هند بیشتر از فناوریهایی سود میبرد که به چالشهای واقعی در محل پروژهها پاسخ میدهند.
بهال تأکید میکند:
«ما باید فناوریهایی را در اولویت قرار دهیم که مشکلات واقعی محل اجرا را حل کنند — با تمرکز بر کاهش زمان ساخت، حساسیت به هزینهها، و آمادگی متغیر سایتها.»
در مورد BIM، پیشرفت معنادار زمانی اتفاق میافتد که چارچوبهای قابل تنظیم BIM متناسب با کدهای ساختمانی هند، مصالح بومی، و روشهای ساخت محلی طراحی شوند.
این تلاش باید شامل ادغام مصالح و تکنیکهای بومی باشد تا فناوری نه جایگزین، بلکه تکمیلکننده روشهای موفق سنتی باشد.
حرکت هند به سمت زیرساختهای دیجیتال، انگیزهی تازهای برای پذیرش BIM ایجاد کرده است، اگرچه تأثیر این فناوری در پروژههای مختلف و مقیاسهای اجرایی متفاوت است.
برنامه شهرهای هوشمند که هدف آن توسعه ۱۰۰ شهر هوشمند در سراسر کشور تا سال ۲۰۳۰ است، از BIM برای بهبود برنامهریزی پروژهها، مدیریت منابع و تضمین اجرای بهموقع و بودجهمند پروژههای زیرساختی استفاده میکند.
با این حال، روند تحول دیجیتال هنوز به طور یکپارچه پیش نرفته است. در حالی که پروژههای شهرهای هوشمند از برنامهریزی متمرکز و بودجههای قابل توجهی برخوردارند که اجرای BIM را ممکن میسازد، پروژههای کوچکتر دولتی همچنان به شدت به روشهای سنتی تکیه دارند.
چالش واقعی، ایجاد استانداردهای دیجیتال قابل گسترش و منعطف است که از پروژههای کلان و فراگیر گرفته تا کارهای روزمره و عمومی را پوشش دهد، بدون اینکه پیمانکاران کوچکتر یا تیمهای محلی را در این مسیر دچار مشکل کند.
سفر هند در مسیر استفاده از BIM باید فراتر از تقلید صرف مدلهای اجرایی غربی حرکت کند و به جای آن بر طراحی راهکارهایی متناسب با شرایط و چالشهای منحصربهفرد خود تمرکز کند. این یعنی باید پذیرفت که هر پروژهای نیازی به اجرای کامل BIM ندارد. اغلب، رویکردهای ترکیبی ارزش بیشتری نسبت به جریانهای کاری صرفاً مبتنی بر BIM ارائه میدهند، زیرا تأثیر اصلی فناوری در حل چالشهای خاص هماهنگی است، نه تغییر کل روشهای تحویل پروژه.
موفقیت زمانی حاصل میشود که پذیرش BIM بر اساس شرایط بومی، دینامیک نیروی کار، الگوهای تأمین و واقعیتهای ساختوساز صورت گیرد، نه صرفاً تکرار راهکارهای جهانی. هنگامی که فناوری در خدمت نتایج عملی و کاربردی باشد نه نوآوری برای نوآوری، نتایج خود را به وضوح نشان میدهند.
این مقاله بخشی از مجموعه مقالات ArchDaily با عنوان هند: ساخت برای میلیاردها نفر است که در آن به تأثیرات رشد جمعیت، شهرنشینی و توسعه اقتصادی بر محیط ساختهشده هند میپردازد. در این مجموعه، نوآوریهای محلی و بینالمللی در پاسخ به رشد شهری هند بررسی میشود.
تذکر : استفاده از مطالب وب سایت ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است . کلیه حقوق، محتوا و طراحی سایت متعلق به وب سایت ستاوین میباشد. در غیر این صورت مراتب از طریق مراجع قانونی پیگیری خواهد شد .
دوستان و همراهان عزیز ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) ، با نظرات و پیشنهادات سازنده خود ما را در ارائه هر چه بهتر مطالب و اهداف مان، که همانا ارتقا جایگاه و فرهنگ معماری می باشد ، یاری کنید . منتظر دیدگاه های شما عزیزان هستیم . . .
ترجمه شده توسط تحریریه ستاوین - (علیرضا اورعی)