در این محتوا با شبکه هنر و معماری ستاوین همراه باشید تا نگاهی به سیر تحول بینال معماری ونیز، پروژههای کلاسیک و داستانهای ماندگار آن در تاریخ معماری معاصر داشته باشیم.
از سال ۱۸۹۵، بینال ونیز جهان را به تماشای چشمانداز در حال تغییر هنر معاصر دعوت کرده است. در سال ۱۹۸۰، این رویداد با راهاندازی «بینال معماری» دامنه خود را گسترش داد؛ بخشی که خیلی زود به یکی از تأثیرگذارترین سکوهای جهانی در حوزه معماری تبدیل شد. امروز، با برگزاری یکسال در میانِ بینال هنر معاصر و بینال معماری، ونیز به صحنهای بدل شده که در آن رشتهها، رویکردها و ایدهها به هم میرسند. این رویداد همواره بهروز و چالشبرانگیز است و بستر گفتوگوهای اساسی درباره نقش هنر و معماری در جهان معاصر را فراهم میکند. از جمله دورههای اخیر میتوان به هفدهمین بینال معماری با موضوع «چگونه با هم زندگی خواهیم کرد؟» (۲۰۲۱) به کیوریتوری هاشم سرکيس، «آزمایشگاه آینده» (۲۰۲۳) به کیوریتوری لزلی لوکو، و «Intelligens. Natural. Artificial. Collective» (هوشمندی؛ طبیعی، مصنوعی، جمعی) در سال ۲۰۲۵ به کیوریتوری کارلو راتّی اشاره کرد که تا پایان نوامبر پذیرای عموم است.

در حوزه معماری، بینال ونیز فراتر از رویکردهای کیوریتوری هر پاویون ملی، بستری برای شکلگیری و گسترش تحولات متعدد است. این رویداد پرسشهای گستردهتری را نیز مطرح میکند؛ از دیپلماسی فرهنگی که در معماری هر کشور متجلی میشود، تا راهبردهای بازاستفاده از این سازهها پس از پایان نمایشگاه. وفادار به ماهیت خود به عنوان «آزمایشگاه ایدهها»، هر دوره از بینال معماری ونیز، روندهای نوظهور را پیشبینی میکند، موضوعات بزرگ زمانه را برجسته میسازد و میکوشد – اغلب به شیوههایی بیسابقه – صداهایی را تقویت کند که در جاهای دیگر کمتر فرصت بروز مییابند.
با این حال، قدرتی که بینال ونیز امروز به آن دست یافته، حاصل یک روند تاریخی حسابشده است و اتفاقی به دست نیامده است. در طول بیش از یک قرن، این رویداد از دل جنگها، همهگیریها و دگرگونیهای سیاسی و فرهنگی عبور کرده است. در باغهای خود میزبان برخی از تأثیرگذارترین معماران جهان بوده و به صحنهای برای گفتوگو، هشدار و تأمل تبدیل شده است. در اینجا هیچ ژستی تصادفی نیست؛ هر حرکت بازتابی است از دیدگاه یک معمار، نگرانیهای یک جامعه یا موضع یک ملت. بینال ونیز رویدادی گسترده است که درباره معماری سخن میگوید و در عین حال پیوند جدانشدنی آن با زمان و فرهنگِ زایش خود را به رسمیت میشناسد.

در چنین زمینهای، انتخاب و گردآوری شش متن زیر، اهمیت بازگشت به گذشته را برای تصور آینده برجسته میکند. با این نگاه، مجموعهای از مطالب پیش رو گردآوری شدهاند که به اپیزودهای کنجکاویبرانگیز در تاریخ بینال میپردازند؛ از تئاتر شناور آلدوروسی برای نخستین بینال معماری تا آثار کارلو اسکارپا، معمار ونیزی و یکی از چهرههای شاخص مدرنیته ایتالیایی. همچنین دو پاویون ملی که به کلاسیکهای معماری بدل شدهاند، برجسته شدهاند. این متنها در کنار هم، سفری از خلال دورههای مختلف بینال شکل میدهند و پیچیدگی این رویداد و توان منحصربهفرد آن را برای طنینانداز شدن در طول زمان و در شهری که همواره در چهارراه فرهنگها قرار داشته، آشکار میسازند.
در ادامه، همراه با ستاوین این مسیر روایی را مرور میکنیم.
میان خیال و واقعیت: تئاتر شناور «Teatro del Mondo» اثر آلدوروسی برای نخستین بینال معماری ونیز
برای درک ابعاد و اهمیت بینال معماری ونیز، این بخش ما را به نخستین دوره آن در سال ۱۹۸۰ بازمیگرداند. از همان ابتدا، این نمایشگاه خود را به عنوان سکویی برای تصویرها و ایدههایی تثبیت کرد که بعدها به ارجاعاتی پایهای در نظریه و عمل معماری معاصر تبدیل شدند. این خصلت برهمزننده و جریانساز، در دوره آغازین، در ساختاری شناور و در عین حال آشنا و خاطرهبرانگیز که توسط آلدوروسی طراحی شده بود، متجلی شد.
اثر او با عنوان «Teatro del Mondo» (تئاتر جهان)، سازهای موقت و در عین حال الگووار بود که مضامینی را وارد گفتمان معماری ایتالیا کرد که در سالهای بعد، آن را شکل دادند؛ مضامینی مانند بیزمانی، تخیل و حافظهای که در لایههای شهرها نهفته است. این پروژه، که امروز همراه با شبکه هنر و معماری ستاوین مرور میکنیم، نشان میدهد چگونه یک مداخله ظاهراً موقت میتواند تأثیری ماندگار بر نظریه و تخیل معماری بر جای بگذارد.

بازتعریف مدرنیته: پاویون سوئیس در بینال ونیز، اثر برونو جاکومتی
پاویون سوئیس، در بستری شکل گرفت که اروپا در حال بازسازی خود پس از جنگ بود؛ زمانی که ملتها در حال بازاندیشی درباره چگونگی حضور و بازنمایی خود در جهان بودند. برای سوئیس، «بیطرفی» مدتها هم یک موضع سیاسی و هم یک وضعیت فرهنگی به شمار میرفت و جاکومتی این هویت را در توالی فضاهایی سنجیده و متعادل حول یک حیاط مرکزی باز ترجمه کرد؛ فضاهایی که نه صرفاً با محتوا، بلکه با نحوه هدایت نور، حرکت و مکث تعریف میشوند.
نتیجه، معماریای است که از تعلق و هویت خود پر سر و صدا سخن نمیگوید، بلکه با تعادل، دقت و مراقبت توجه را جلب میکند. این پاویون نمونهای است از چگونگی تبدیل یک موضع سیاسی و فرهنگی به زبان فضایی؛ موضوعی که مخاطبان ستاوین نیز میتوانند در نسبت با معماری معاصر ایران و جهان، آن را بار دیگر بازخوانی کنند.

پاویون خاموش: کارلو اسکارپا و «Giardino delle Sculture» در بینال ونیز
«Giardino delle Sculture» (باغ مجسمهها) که در سال ۱۹۵۲ طراحی شد، به عنوان مداخلهای حداقلی در پاویون قدیمی ایتالیا – بنای مرکزی بینال ونیز – شکل گرفت. اسکارپا در آنجا فضایی به ظاهر باقیمانده و حاشیهای را به مکانی برای تأمل تبدیل کرد؛ یک «اُسیس» از بتن و آب که در آن، معماری به چشماندازی شبیه به منظر طبیعی بدل میشود.
در میانهی هیجان، تراکم و شلوغی نمایشگاه، مواجهه با این باغ، مخاطب را به سکوت و درنگ فوری دعوت میکند. در همین لحظه است که فهم کارلو اسکارپا از معماری به عنوان تجربهای تمامعیار – هم بصری و هم لمسی – بهطور کامل آشکار میشود. این پروژه نشان میدهد چگونه معماری میتواند در عین حداقلگرایی، بیشینهی عمق حسی و معنایی را ایجاد کند؛ نکتهای که ستاوین در تحلیل فضاهای تأملی و درونگرای معماری همواره بر آن تأکید دارد.

از «ونیز کوچک» تا ونیز: روایت پاویون ونزوئلا اثر کارلو اسکارپا
ونزوئلا، که نام آن به معنای «ونیز کوچک» است، این نام را از نخستین کاوشگران اروپایی گرفت که سواحل آن را به شهر ونیز تشبیه کرده بودند. این پیوند جغرافیایی و فرهنگی، بعدها در طراحی پاویون ونزوئلا توسط کارلو اسکارپا دوباره جان گرفت.
این پاویون که بین سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۶ ساخته شد، نخستین پاویون یک کشور آمریکای جنوبی در باغهای «Giardini» بود. پروژه، نمونهای روشن از معماری اسکارپا است؛ چه در روایت فضایی و چه در استفاده دقیق از مصالح. این طرح، بر هنر ساخت و جزئیات بسیار سنجیده تأکید دارد و از خلال مسیرهای حرکتی، اختلافسطحها و ترکیب نور و سایه، روایتی فضایی را شکل میدهد که میان «ونیز کوچک» و خود ونیز پلی نمادین ایجاد میکند.

کلاسیکهای معماری: پاویون نوردیک در ونیز / سِوِره فِهن
پاویون نوردیک، نتیجه مسابقهای برای ایدههای طراحی است که در سال ۱۹۵۸ توسط دولتهای سوئد، فنلاند و نروژ برگزار شد. طرح سوره فهن در این رقابت برنده شد و به یکی از مهمترین آثار دوران حرفهای او و نیز به نمونهای شاخص از معماری اسکاندیناوی در میانه قرن بیستم بدل گشت.
هر تصمیم طراحی در این پاویون بر سه هدف کلیدی استوار بود: حفظ درختان موجود در سایت، تأمین نور طبیعی یکنواخت در فضای نمایش و ایجاد سیالی حرکت میان درون و بیرون. در هماهنگی عمیق با توپوگرافی زمین، پاویون از طریق بازی ظریف میان حجم ساختهشده و عناصر طبیعی، چشمانداز اطراف را قاب میگیرد. این تعامل سنجیده میان طبیعت و معماری، یکی از خطوط مشترکی است که در بسیاری از تحلیلهای ارائهشده در شبکه هنر و معماری ستاوین درباره فضاهای معاصر نیز دیده میشود.

کلاسیکهای معماری: پاویون فنلاند در بینال ونیز / آلوار آلتو + الیسّا آلتو
بر خلاف پاویونهای یادمانی و عظیمی که آن را احاطه کردهاند، سازه آلتو زیر فشار زمان طراحی شد و به عنوان فضایی موقت برای نمایش، با این فرض اولیه شکل گرفت که پس از پایان بینال ۱۹۵۶ باقی نخواهد ماند. با این وجود، معماری هیچگونه تردید یا موقتی بودن را به نمایش نمیگذارد؛ در فرم آن نشانی از شتابزدگی دیده نمیشود و تصمیمها، سنجیده و روشن به نظر میرسند.
از مفهوم تا ساخت، پاویون فنلاند همان ویژگیهایی را منعکس میکند که آثار پخته آلتو را تعریف میکنند: وضوح مفهومی، خویشتنداری فرمی و استفاده کارآمد و اقتصادی از مصالح. این پاویون نمونهای است از اینکه چگونه میتوان در کوتاهترین زمان، فرمی ماندگار و متقاعدکننده خلق کرد؛ نکتهای الهامبخش برای معمارانی که در بستر امروز، میان محدودیتهای زمان، بودجه و بستر، به دنبال کیفیت فضایی و ماندگاری هستند.

این مقاله در اصل بخشی از مجموعهای منتخب است که توسط ArchDaily کیوریت شده و بر پروژههای ساختهشده در پایگاه داده آن، با دستهبندی بر اساس موضوعاتی چون شهر، تیپولوژی، مصالح یا کاربری تمرکز دارد. در هر ماه، مجموعهای از سازهها معرفی میشوند که میان زمینههایی در ظاهر نامرتبط، نخ مشترکی را آشکار میکنند و لایههای پنهان تأثیر آنها بر محیط ساختهشده را بازمینمایانند. همانطور که ArchDaily به نقش مخاطبان خود در شکلگیری این مجموعه اهمیت میدهد، شبکه هنر و معماری ستاوین نیز از پیشنهادها و ایدههای شما برای پرداختن به موضوعات آینده استقبال میکند.

نمای جانبی پاویون ونزوئلا در باغهای جاردینی بینال ونیز؛ دیوار بتنی با نام VENEZUELA در سمت چپ و مسیر پیادهروی درختکاریشده با حضور بازدیدکنندگان در سمت راست تصویر.

نمای تاریخی از تئاتر شناور «Teatro del Mondo» اثر آلدوروسی بر روی آبهای ونیز، پهلو گرفته کنار ساختمان سنگی Punta della Dogana، با قایق باربری در پیشزمینه و بناهای کلاسیک شهر در پسزمینه، مرتبط با نخستین بینال معماری ونیز.

نمایی آرام از «Giardino delle Sculture» کارلو اسکارپا در بینال ونیز؛ حیاطی محصور با دیوارهای آجری، حوضچه آب خطی، گیاهان سبز در پایه دیوارها و ستون استوانهای پوشیده از گیاه، زیر سقف بتنی منحنی با بازشوی دایرهای.

نمای داخلی مینیمال پاویون نوردیک در بینال ونیز، اثر سوره فهن؛ فضای خالی با دیوار و سقف بتنی سفید، کف سنگی و چند درخت که از میان کف سالن رو به سقف امتداد یافتهاند، با حضور یک بازدیدکننده برای نشان دادن مقیاس فضا.

نمای بیرونی پاویون فنلاند در باغهای جاردینی بینال ونیز؛ حجم موقت با جدارههای فلزی آبیرنگ و ورودی چوبی باز، لوگوی «FINLANDIA» روی نما، در میان محوطهای پوشیده از درختان بلند و مسیر شنی.

نمای نزدیک ورودی پاویون فنلاند در باغهای جاردینی بینال ونیز؛ جداره فلزی آبی با لوگوی «FINLANDIA»، درهای چوبی باز و گروهی از بازدیدکنندگان که در حال ورود و تماشای نمایشگاه داخل پاویون هستند، در میان پوشش گیاهی سبز اطراف.
تذکر : استفاده از مطالب وب سایت ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است . کلیه حقوق، محتوا و طراحی سایت متعلق به وب سایت ستاوین میباشد. در غیر این صورت مراتب از طریق مراجع قانونی پیگیری خواهد شد .
دوستان و همراهان عزیز ستاوین ( شبکه هنر و معماری ستاوین ) ، با نظرات و پیشنهادات سازنده خود ما را در ارائه هر چه بهتر مطالب و اهداف مان، که همانا ارتقا جایگاه و فرهنگ معماری می باشد ، یاری کنید . منتظر دیدگاه های شما عزیزان هستیم . . .
ترجمه شده توسط تحریریه ستاوین - (علیرضا اورعی)